3 اصل کلیدی برای حفظ انگیزه و استمرار در نویسندگی
یادت هست چطور گفتیم که به ناچار گیر می کنی؟ خوب، هدف این مرحله این است: وقتی به دیوار برخورد می کنید چه باید کرد. چه یک حفره داستانی دشوار، هجوم ناامنی، یا فقدان ساده تمایل به نوشتن، همه نویسندگان هر از گاهی با شکست مواجه می شوند.
راه های بی شماری برای غلبه بر موانع نویسنده وجود دارد، از آزادنویسی گرفته تا کار بر روی شخصیت های خود و دوش گرفتن (بله، این یک نکته مشروع است!). با این حال، در اینجا برخی از موثرترین تکنیک هایی که پیدا کرده ایم آورده شده است:
طرح کلی خود را دوباره مرور کنید. این کار حافظه شما را به عنوان عناصر داستان برنامه ریزی شده ای که فراموش کرده اید تضعیف می کند – که ممکن است به شما کمک کند قطعه گم شده را پیدا کنید.
تمرینات نوشتن را امتحان کنید. این امکان وجود دارد که شما فقط باید کلمات را به جریان بیندازید، و سپس بتوانید بلافاصله به کتاب خود بازگردید. خوشبختانه برای شما، ما مجموعه ای از تمرین های نوشتن عالی را در اینجا داریم!
تجربه خود را با دوستان به اشتراک بگذارید. این نقش عالی دیگری است که دوست نویسندگی شما باید آن را پر کند، اما می توانید به راحتی در مورد بلوک نویسنده با دوستان غیرنویسنده خود نیز صحبت کنید. اگر در حال مبارزه هستید، همیشه به بیرون ریختن و بیرون ریختن ایده ها از دیگران کمک می کند.
کمی استراحت کنید تا کار دیگری انجام دهید. بله، گاهی اوقات لازم است از صفحه کلید فاصله بگیرید و سر خود را خالی کنید. اما بیش از یک روز یا بیشتر وقت نگذارید، در غیر این صورت شتاب و انگیزه خود را از دست خواهید داد.
مهمتر از همه، به یاد داشته باشید که عقبنشینیها را به آرامی کنار بگذارید و اجازه ندهید که شما را پایین بیاورند. هر چقدر هم که ممکن است بیمعنا به نظر برسد، درست است: تنها چیزی که میتواند شما را از نوشتن یک کتاب باز دارد این است که نوشتن را متوقف کنید. بنابراین آرامش خود را حفظ کنید و ادامه دهید – هر روز فرصت جدیدی به ارمغان می آورد و از آن عبور خواهید کرد.
1. نوشتن اولین پیش نویس را تمام کنید
پایان دادن به یک کتاب کار آسانی نیست و طرح ریزی ضعیف در پرده سوم یکی از رایج ترین دام های نویسنده است. (سرفه سرفه، استفان کینگ.) امیدواریم زمانی که کتاب خود را طرح می کردید، به یک پایان محکم یا حداقل چند احتمال رسیده باشید! اما این شما را از خطر دیگری مرتبط با پایان باز نمی دارد: عجله در پایان.
واقعیت این است که حتی اگر یک پایان عالی برای کتاب خود داشته باشید، تا زمانی که به آنجا برسید خسته خواهید شد. احتمالاً فقط می خواهید آن را از بین ببرید و تمام کنید.
در برابر اصرار برای انجام این کار مقاومت کنید! همانطور که خوانندگان شما سزاوار نوشتن متفکرانه و حرکت مداوم در طول داستان هستند، در اینجا نیز سزاوار همان است، حتی اگر تقریباً تمام شده باشد.
با توجه به این نکته، وقت خود را با پایان آن صرف کنید. باز هم، در حالت ایدهآل، شما در تمام این مدت به آن توجه کردهاید. اگر نه، در نظر بگیرید که چگونه ممکن است به عقب برگردید و مقداری پیشنمایش اضافه کنید. سعی کنید چند انتهای مختلف را انتخاب کنید تا ببینید کدام یک بهتر است. و اگر هنوز در ضرر هستید، ببینید دیگران در مورد چگونگی پایان کتاب شما چه می گویند (که کاملاً به نکته بعدی ما می رسد).
2. نسخه خطی را ویرایش کنید
شما می توانید تمام روز، تمام شب را به دلخواه بنویسید… اما اگر هیچ کس دیگری از آنچه نوشته اید خوشش نیاید، ممکن است در عوض دل شکسته شوید. به همین دلیل است که درخواست بازخورد در مورد کتاب خود، با شروع زودهنگام و تا حد امکان از منابع بسیار مهم است.
ابتدا از دوستان و نویسندگان خود بخواهید که فقط چند فصل را در یک زمان بخوانند. با این حال، پیشنهادات آنها را نه تنها در آن فصلها، بلکه در هر جایی که مرتبط است، اعمال کنید. برای مثال، اگر یکی از دوستانتان میگوید: «[شخصیت A] در این صحنه عجیب رفتار میکند»، به آن شخصیت توجه بیشتری کنید تا مطمئن شوید که او را در جای دیگری به اشتباه معرفی نکردهاید.
هنگامی که کتاب شما تمام شد، برای بازخوردهای فشرده تر آماده هستید. در نظر بگیرید که یک خواننده بتا را برای بررسی کل کتاب شما و ارائه نظرات خود در نظر بگیرید. ممکن است بخواهید یک ویرایشگر استخدام کنید تا به شما بازخورد حرفه ای بدهد. (در این پست در مورد انواع مختلف ویرایش و اینکه کتاب شما ممکن است به کدام نوع نیاز داشته باشد، بیاموزید.)
در نهایت، ممکن است بدیهی به نظر برسد، اما به هر حال برای همه شما نویسندگان سرسخت آنجا میگوییم: اگر واقعاً به آن گوش ندهید، بازخورد بیفایده است. خود را از منیت خود جدا کنید و هیچ چیز را شخصی نگیرید، زیرا هیچ کس نمیخواهد شما را توهین کند – آنها فقط سعی دارند کمک کنند.
3. کتاب خود را برای خرید خوانندگان منتشر کنید
شما بالاخره تا انتها پشتکار داشتید: طوفان فکری کردید، طرحریزی کردید و اولین پیشنویسی را نوشتید که بهطور گسترده آن را ویرایش کردهاید (البته بر اساس بازخورد). کتاب شما شکل نهایی خود را به خود گرفته است و نمیتوانید مغرورتر باشید. پس بعد چه می شود؟
خوب، اگر توصیه های ما را در مورد ارائه غذا به خوانندگان هدف خود پذیرفته اید، می توانید به انتشار آن نیز کمک کنید! ما یک راهنمای کامل برای انتشار در اینجا داریم – و اگر به انتشار سنتی فکر می کنید، این مقاله را بخوانید تا تصمیم بگیرید کدام یک برای شما مناسب است. یکی از بهترین راه ها برای انتشار شعر هایتان، انتشار آن ها در وبلاگ است. منبع – با اشتراک گذاری مطالب در وبلاگ مخاطبان خاص خود را نیز پیدا خواهید کرد.