فروپاشی اقتصادی ایالات متحده: چه اتفاقی خواهد افتاد؟
بین بحران و فروپاشی تفاوت وجود دارد…
اگرچه شیوع اولیه COVID-19 در مارس 2020 موجی شوک به بازارها و اقتصاد وارد کرد، اما یکی دیگر از فروپاشی های اخیر اقتصاد ایالات متحده در 16 سپتامبر 2008 رخ داد. ارزش دارایی های صندوق به زیر 1 دلار در هر سهم کاهش یافت.
سرمایهگذاران وحشت زده میلیاردها دلار را از حسابهای بازار پول که کسبوکارها وجه نقد را برای تامین مالی عملیات روزانه نگهداری میکنند، برداشت کردند. ، کل اقتصاد احتمالاً متوقف می شود. تردد کامیونها متوقف میشد، خواربارفروشیها با کمبود مواد غذایی مواجه میشدند و کسبوکارها مجبور به تعطیلی میشدند.
آیا اقتصاد ایالات متحده سقوط خواهد کرد؟
فروپاشی اقتصادی ایالات متحده بعید است. در صورت لزوم، دولت می تواند به سرعت عمل کند تا از فروپاشی کامل جلوگیری کند.
به عنوان مثال، فدرال رزرو می تواند از ابزارهای پولی انقباضی خود برای مهار تورم فوق العاده استفاده کند، یا می تواند با خزانه داری برای تامین نقدینگی، مانند بحران مالی 2008 و همه گیری کووید-19، همکاری کند. شرکت بیمه سپرده فدرال بانک ها را بیمه می کند، بنابراین احتمال کمی برای سقوط بانکی مشابه آنچه در دهه 1930 بود وجود دارد.
رئیس جمهور می تواند ذخایر استراتژیک نفت را برای جبران تحریم نفت آزاد کند. امنیت داخلی می تواند یک تهدید سایبری را برطرف کند. ارتش ایالات متحده می تواند به یک حمله تروریستی، توقف حمل و نقل، یا شورش و ناآرامی مدنی پاسخ دهد. به عبارت دیگر، دولت فدرال ابزار و منابع زیادی برای جلوگیری از فروپاشی اقتصادی دارد.
اگر اقتصاد ایالات متحده سقوط می کرد چه اتفاقی می افتاد؟
اگر اقتصاد ایالات متحده سقوط کند، احتمالاً دسترسی به اعتبار را از دست خواهید داد. بانک ها تعطیل می شدند تقاضا از عرضه غذا، گاز و سایر ملزومات پیشی خواهد گرفت. اگر فروپاشی بر دولتهای محلی و شرکتهای برق تأثیر بگذارد، ممکن است آب و برق دیگر در دسترس نباشد.
فروپاشی اقتصادی ایالات متحده باعث ایجاد وحشت جهانی خواهد شد. تقاضا برای دلار و خزانه داری ایالات متحده به شدت کاهش می یابد. نرخ بهره سر به فلک خواهد کشید. سرمایه گذاران به سمت ارزهای دیگر مانند یوان، یورو یا حتی طلا هجوم می آورند. این نه تنها تورم، بلکه تورم فوق العاده ایجاد می کند، زیرا دلار ارزش خود را نسبت به سایر ارزها از دست می دهد.
اگر می خواهید بفهمید که زندگی در طول یک فروپاشی اقتصادی چگونه خواهد بود، به رکود بزرگ فکر کنید. بازار سهام در پنجشنبه سیاه سقوط کرد. تا سه شنبه بعد، 25 درصد کاهش یافت. بسیاری از سرمایه گذاران پس انداز خود را در آن آخر هفته از دست دادند.
تا سال 1932، از هر چهار آمریکایی یک نفر بیکار بود. دستمزد کسانی که هنوز شغل داشتند به شدت کاهش یافت—دستمزدهای تولیدی از سال 1929 تا 1932 32 درصد کاهش یافت. تولید ناخالص داخلی ایالات متحده تقریباً به نصف کاهش یافت. هزاران کشاورز و سایر کارگران بیکار در جستجوی کار به کالیفرنیا و جاهای دیگر نقل مکان کردند. دو و نیم میلیون نفر ایالت های کاسه گرد و غبار غرب میانه را ترک کردند. میانگین صنعتی داوجونز تا سال 1954 به سطح قبل از سقوط بازنگشت.
فروپاشی در مقابل بحران
بحران اقتصادی همان فروپاشی اقتصادی نیست. بحران مالی 2008 هر چند دردناک بود، یک فروپاشی نبود. میلیون ها نفر شغل و خانه خود را از دست دادند، اما خدمات اولیه همچنان ارائه می شد.
دیگر بحرانهای مالی گذشته در آن زمان مانند یک فروپاشی به نظر میرسیدند، اما اکنون به سختی به یاد میآیند.
رکود تورمی دهه 1970
تحریم نفت اوپک و لغو استاندارد طلا توسط رئیس جمهور ریچارد نیکسون باعث تورم دو رقمی شد. دولت در پاسخ به این رکود اقتصادی، دستمزدها و نرخ نیروی کار را برای مهار تورم متوقف کرد. نتیجه نرخ بالای بیکاری بود. کسبوکارها که به دلیل قیمتهای پایین با مشکل مواجه شده بودند، نمیتوانستند کارگران را با نرخهای دستمزد بیسود نگه دارند.
تحریم نفت اوپک و لغو استاندارد طلا توسط رئیس جمهور ریچارد نیکسون باعث تورم دو رقمی شد. دولت در پاسخ به این رکود اقتصادی، دستمزدها و نرخ نیروی کار را برای مهار تورم متوقف کرد. نتیجه نرخ بالای بیکاری بود. کسبوکارها که به دلیل قیمتهای پایین با مشکل مواجه شده بودند، نمیتوانستند کارگران را با نرخهای دستمزد بیسود نگه دارند.
رکود 1981
در سال 1981، فدرال رزرو برای پایان دادن به تورم دو رقمی، نرخ بهره را افزایش داد. که بدترین رکود اقتصادی را از زمان رکود بزرگ ایجاد کرد. رئیس جمهور رونالد ریگان برای پایان دادن به آن مالیات ها را کاهش داد و هزینه های دولت را افزایش داد.
بحران پس انداز و وام 1989
هزار بانک پس از بدتر شدن سرمایه گذاری های نامناسب در املاک بسته شدند. چارلز کیتینگ و سایر بانکداران پس انداز و وام از وجوه سپرده گذاران بانکی سوء استفاده کرده بودند. رکود متعاقب آن نرخ بیکاری را تا 7.5 درصد افزایش داد. دولت مجبور شد 124 میلیارد دلار وثیقه برخی بانک ها را بدهد.
رکود اقتصادی پس از 11 سپتامبر
حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 باعث ایجاد نگرانی در سراسر کشور شد و رکود سال 2001 – و بیکاری بیش از 10٪ – را تا سال 2003 طولانی کرد. پاسخ ایالات متحده، جنگ علیه ترور، 6.4 تریلیون دلار هزینه برای کشور داشته است.
بحران مالی 2008
علائم هشدار دهنده اولیه بحران مالی 2008، کاهش سریع قیمت مسکن و افزایش معوقات وام مسکن در سال 2006 بود. دولت چارهای جز نجات بانکها و شرکتهای بیمه «بیش از حد بزرگ برای شکست» مانند Bear Stearns و AIG نداشت یا با فجایع مالی ملی و جهانی مواجه شد.
مارس 2020: همهگیری COVID-19
برای محاسبه کل هزینه های همه گیر کووید-19 خیلی زود است – این بحران هنوز ادامه دارد، اگرچه با شدت بسیار کمتری نسبت به روزهای اولیه.
چقدر باید انتظار هزینه اقتصادی داشته باشیم؟ یکی از برآوردهای کریستالینا جورجیوا، مدیر عامل صندوق بین المللی پول، پیشنهاد کرد که اقتصاد جهانی از سال 2020 تا 2025، 28 تریلیون دلار از تولید اقتصادی خود را از دست خواهد داد. و آشفتگی بازار کار، اقدام دولت ابزاری حیاتی برای حرکت رو به جلو خواهد بود.
(سؤالات متداول)
چگونه می توانم برای یک فروپاشی اقتصادی آماده شوم؟
یک فروپاشی واقعی اقتصادی اتفاق نخواهد افتاد، زیرا دولت ایالات متحده اقداماتی را انجام می دهد تا مانند گذشته از آن جلوگیری کند. با این حال، میتوانید با اطمینان از کم بودن بدهیتان، زندگی در حد توان خود و داشتن پول پساندازی که در صورت نیاز به آن دسترسی سریع داشته باشید، برای یک بحران مالی آماده شوید. در حالی که هیچ سبد سرمایه گذاری ضد رکود نیست، می توانید با مشاور مالی خود در مورد به حداقل رساندن ریسک با سرمایه گذاری خود صحبت کنید.
آیا کشورهایی در خطر فروپاشی اقتصادی هستند؟
صندوق بینالمللی پول اخیرا هشدار داد که برخی از کشورهای فقیر (از جمله اتیوپی، کنیا، زامبیا، افغانستان، هائیتی، ساموآ و تونگا) ممکن است در معرض خطر سقوط مالی قرار گیرند، مگر اینکه کشورهایی که برای ادامه ارائه بدهیهایشان بدهکار هستند.
آیا از یک فروپاشی اقتصادی هیچ خیری حاصل می شود؟
در حالی که دیدن پوشش نقره ای در یک فروپاشی کامل دشوار است، برخی از مزایای آن در رکودهای گذشته دیده شده است. برای مثال، در طول رکود بزرگ، امید به زندگی در واقع افزایش یافت. ممکن است هزینه مسکن کاهش یابد و برخی از مردم بتوانند خانهای بخرند که قبلاً توانایی خرید آن را نداشتند و شرکتهایی که سرگرمیهای ارزان میفروشند میتوانند رونق بگیرند.